سرو

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

به حق مادرت،از شمر شفاعت نکن!

20 دی 1390 توسط صداقتی

مرحوم دربندی در حرم “کربلا” خطاب به امام حسین(علیه السلام) عرض می کرد:
“به حق مادرت از شمر شفاعت مکن!!”
از ایشان پرسیدند:
” مگر حضرت، از شمر هم شفاعت می کند؟”
جواب می داد:
“امکان دارد؛زیرا این ها مظهر رحمت پروردگارند.”

منبع: کتاب نکته های ناب از آیت الله العظمی بهجت/ ص44

 2 نظر

حضرت فاطمه(علیها السلام) در کلام مقام معظم رهبری

19 دی 1390 توسط صداقتی

اگر جامعه اسلامی بتواند زنان را با الگوی اسلامی تربیت کند، یعنی الگویی زهرایی، الگویی زینبی، زنان بزرگ، زنان با عظمت، زنانی که می‌توانند دنیایی و تاریخی را تحت تأثیر خود قرار دهند، آن وقت زن به مقام شامخ حقیقی خود نایل آمده است.
اسلام فاطمه(علیها السلام)،آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی را به عنوان نمونه و اسوه زن معرفی می‌کند، زندگی ظاهری او ،جهاد او، مبارزه او، دانش او، سخنوری او، فداکاری او، شوهرداری او، مادری او، همسرداری او، مهاجرت او الگوی زنی که اسلام می‌خواهد بسازد این چنین است.

 

‌سخنرانی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای در ورزشگاه آزادی،  مورخ 30/7/76.

 نظر دهید »

اربعین در راه است

19 دی 1390 توسط صداقتی

اربعین در راه
راه شرمنده زینب
زینب از شوق وصال
غرق در عطر و شمیم گل یاس
یاس هم دل نگران عباس
آه …عباس همان ساقی آب
آب هم در تب و تاب ….
نکند باز که شرمنده شود
اربعین در راه است
و عزیز دل زهرا، مهـــــــدی
به گمانم که دعاگوی دل عمه سادات شده.
حال ای عمه سادات بگو
چه کسی فکر دل مهدی زهــــرا باشد!؟
 نظر دهید »

سفر به خیر عمه سادات

19 دی 1390 توسط صداقتی

دوباره کاروان بار سفر بسته …  
صدای گام های خسته از دل تاریخ به گوش می رسد
عمه به امام زمانش اقتدا می کند و احرام عشق می بندد به نیت زیارت کعبه دل….
عرفاتش نینوا
مشعرش تل زینبیه
سعیش بین الحرمین
حرمش کربلا
و کعبه اش مزار شش گوشه نگار
اما منا ….
عمه جان برای قربانی چه چیز به منا می بری !؟
آخرین قربانیت را  که “شام ” از تو گرفت
از نگاهت خواندم …
” دل ” خود را بهر قربانی آورده ای.
سفر به خیر عمه سادات.
خواهشی دارم …
دل من را نیز در وقت سفر هم ره خویش ببر
وبه هنگام طواف یاد دلخستگی ما هم باش

 1 نظر

بابا سلام

19 دی 1390 توسط صداقتی
دستهایم خسته …
پاهایم ناتوان و پر آبله …
چشمهایم منتظر …
صدای قلبم خرابه را پر کرده
آسمان را در قاب طلایی کنج ویرانه های شام تماشاگرم
با دستان کوچکم از پیشانیش ستاره  می چینم
لالای رباب نغمه ی عزای عرشیان شده
در میان سکوت سرشار از فریاد خرابه
صدای عمه فضا را در هم می شکند… رقیه ….. رقیه ….
عمه جوابم را نمی شنید
صدایم در حنجره گم شده
.
.
…… احساس عجیبی است
همه هستند همه آمده اند …
آغوش پدر برایم باز است
چقدر دلم برای بوسیدنش تنگ بود
چشمم پر ازاشکهای التماس ،قلبم سرشار از شوق دیدار 
 با صدایی لرزان گفتم:
بابای خوبم ســـــلام
 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

سرو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حرف هایی از جنس دلم
  • کلام بزرگان
  • چه خبر؟
  • مباحث فاطمه شناسی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس