"خانه ملت" نه " خانه قدرت"
اگه خوب به اطرافت نگاه کنی می بینی خیلی ها نه “درد دین” دارند نه “درد مردم “بلکه فقط “درد قدرت” دارند….
تکیه زدن بر کرسی مجلس چه ارزشی داره وقتی “خانه ملت” تبدیل به “خانه قدرت ” بشه…!!!
فکر میکنید اشتباه میکنم!؟
خوب، کافیه یه نگاهی به اوضاع شهر بکنی …
در وضعیتی که خیلی از مردم در چه کنم چه کنم زندگی زیر بار مشکلات کمرشون خم شده ، وقتی خیلی ها نمی تونن مایحتاج اولیه زندگیشونو تأمین کنن و قتی یه خونه پنجاه شصت متری آرزوی عروس و دامادیه که به خاطر قیمت نجومیه پیش اجاره ها دو ساله عقد کرده موندن، وقتی پدری از خجالت، زمانی میاد خونه که بچه هاش خواب باشن، وقتی…، وقتی…
چه خرج هایی می کنن که دو تا طرفدار بیشتر از رقیب داشته باشن
یا بعض ها به خاطر رد صلاحیت شدن اینقدر این در و اون در بزنن تا صلاحیتشون تأئید بشه!؟.
مگه هدف خدمت نیست؟
خدمت به اسلام و مسلمین حتما نیاز به کرسی مجلس داره !؟
سر هر کوچه که اسم یه شهید رو میبینم شرمنده میشم، راستی توی سریال شوق پرواز 23 دی ،حسین بابایی از قول پدر شهیدش نقل کرد که آرزوی پدرم شهادت در هواپیما بود اما دوست داشت که هواپیما سالم به زمین بنشیند و اموال بین المال آسیب نبیند.
به والله این انقلاب امانته، مواظب باشیم که در وفای به عهدمان دچار لغزش نشیم مراقب باشیم که شرمنده شهدا نشیم."درد دین"و ” درد مردم” داشته باشیم نه “درد قدرت” توی هر لباسی که باشیم و خدمت کنیم اون کسی که باید ببینه ، می بینه
هشدار: در فضای غبار آلوده شهر، “راه” را گم نکنیم.