اللهم ارزقنا زیارت الحسین علیه السلام
شب جمعه، شب زیارت دُردانه فاطمه علیها السلام آنهم اولین شب جمعه ی ماه شعبان …
حال غریبی دارم… امشب عزیزی “مسافر” کربلا ست( سفرش بی خطر) دیروز که دستم را با دستش می فشرد و در حقم دعا میکرد که زیارت شش گوشه ارباب روزیم شود ، من هم مرغ بیقرار دلم را همسفرش کردم…
و حالا که می نویسم کویر خشک گونه هایم به باران اشک فراق سیراب می شود…
آقای من!
30 بهار از من گذشت و من همچنان در آرزوی زیارت شما روز ها را به شب می سپارم
و این آرزو مدتیست که ذکر لالایی کودکم شده:
“لالا لالا لالایی
بخواب گلم لالایی
بخوابی سنبل من
مسافری الهی
لالا لالا لالایی
رفتی و کربلایی
بخواب تا خواب ببینی
که مهمونه سقایی
حالا با شور و شعف
میری بسوی نجف
بعدش برو از اونجا
کاظمین وسامرا
دعا بخوون برای
امر ظهور آقا
دعا بخون عزیزم
با هم بریم زیارت
الهی که فاطمه
ز ما کنه شفاعت”
ارباب من! گرمای نگاهت را از من مگیر و نگاهم را در پنجره های ضریحت حبس کن تا از شاهراه حرمَت خدا را ببیند و غیر خدا هیچ نبیند.
اللهم ارزقنا زیارت الحسین علیه السلام