سرو

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

انتظار عجیب!

18 تیر 1391 توسط صداقتی

سال دوم حوزه بودم یکی از طلبه ها به نام “ملیحه. خ” شعری رو توی کتابم نوشت نمی دونم شاعرش کیه اما از نظر من از اون شعر هاست که به دل میشینه چون از جنس درد های دل ماست:

کجاست منتظر تو؟ چه انتظار عجیبی
تو بین منتظران هم، عزیز من چه غریبی

عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت
چه کودکانه سپردیم دل به بازی قسمت

چه بی خیال نشستیم، چه کوششی؟! چه دعایی؟!
فقط نشسته و گفتیم: خدا کند که بیایی

واقعیت اینه که برای مهمونی که میدونم کی میاد و سرِ چه ساعتی میرسه مدت ها در حال تدارک دیدنم اما برای اُمدن کسی -که شاید علت نیومدنش خودم باشم- هنوز آماده نشدم …
عمر من سر شد و این غفلت را پایانی نیست…

خدا!، جان را از این غفلت رها کن
دلم را با ولیّت آشنا کن 

آمین


مطلب بعدی
 8 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(2)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.3 stars
(4.3)

موضوعات: بدون موضوع, حرف هایی از جنس دلم لینک ثابت

نظر از: قیاسی [عضو] 
  • مدرسه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها یزد
4 stars

به امید آمدنش وبا زمینه سازی برای ظهورش

1391/05/30 @ 16:12
نظر از: موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) [عضو] 
  • معصومیه خواهران قم

یک عمر تماشای دری خون آلود / یاد آوری حادثه ای سرخ و کبود

کم کم به علی بال پریدن میداد / ای تیغ نیازی به حضور تو نبود . . .

شهادت امام علی (ع)تسلیت باد
التماس دعا

1391/05/21 @ 10:20
نظر از: کریمی [عضو] 
  • آمنه کریمی
کریمی

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
آمنه کریمی

1391/04/20 @ 11:31
نظر از: کریمی [عضو] 
  • آمنه کریمی
کریمی

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
آمنه کریمی

1391/04/20 @ 11:28
نظر از: خادم الشهدا [عضو] 
  • کجایند یاران بی ادعا
4 stars

گفتم بنویسم به یاد تو، یادم آمد که پیشتر از غافلان بوده ام . گفتم بنویسم با عشق به تو، یادم آمد هنوز عاشق نشده ام. گفتم پس بگذار کمی باخورشید باشم برای طلوع، یادم آمد که من سالها پیش غروب کرده ام. گفتم پس بگذار کمی دعا کنم برای آمدنت. گفتم: اللهم عجل لولیک الفرج.
ملتمس دعا

1391/04/19 @ 16:11
نظر از: پیشنمازی [عضو] 
  • حضرت نرجس«س» ساری

خیلی زیبا بود .
دقیقا ادعا میکنیم منتظر اقاییم و
اما منتظر همه هستیم جز اقامون …
.
.
.
با مطلب “من به مادرت قول دادم که …” بروزم.
یاحق.

1391/04/19 @ 11:45
نظر از: الزهرا (س) نصر [عضو] 
  • الزهرا(س) نصر

به به متونی از جنس دل :دی

1391/04/19 @ 09:04
نظر از: وفائی نژاد [عضو] 
  • فاطمیه پاکدشت
وفائی نژاد
5 stars

واقعا زیبا بود.ای کاش از منتظران واقعی باشیم

1391/04/19 @ 07:40


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

سرو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حرف هایی از جنس دلم
  • کلام بزرگان
  • چه خبر؟
  • مباحث فاطمه شناسی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس