رشته صبرم گسسته...
31 اردیبهشت 1391 توسط صداقتی
ببین که رشته صبرم گسسته،ای مادر
دلم ز رجعت تو زار و خسته، ای مادر
تو پر زدی چو کبوتر ز بام خانه دل
به چهره ام غم و اندوه نشسته،ای مادر
فراق و هجر تو بر من مثال سیلی شد
به صورتم اثرش نقش بسته، ای مادر
به اشک دیده بشویم غبار نام تو را
بلور بغض گلویم شکسته، ای مادر
به جای بوسه به رویت به خاک بوسه زنم
زجای بوسه ی من لاله رسته، ای مادر
نظاره بر تو برایم دگر میسر نیست
فلک دو چشم سرم را ببسته، ای مادر
اگر چه رفتی و گشتی نهان ز دیده ما
بدان که نقش تو بر دل نشسته، ای مادر