سرو

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

بیا ای مسافرِ جمعه ...

15 تیر 1391 توسط صداقتی

بیا ای مسافرِ جمعه
بیا که جاده انتظار سالهاست قدم های تو را می طلبد…
بیا ای مقتدای شقایق ها، ای قبله ی نماز عشق پرستو ها
بیا ای ساحل آرزوهای من، بیا که در امواج دریای فتنه و جهل سرگردانم
بیا ای قلب زمان، ای نبض ثانیه ها
بیا که زمان برای رسیدن به وصل تو شتابان رخش می راند.

نمی دانم تو را به کدامین نام بخوانم !؟ ” غریبِ آشنا ” یا ” آشنای غریب”
اما  هرکه باشی تو را فقط به نامی می خوانم که قلبم تو را بدان می خواند
چون می شناسمت نگرانم که تو را در غبار گناه و معصیتم گم کرده باشم.
بیا، بیا که همه در هجرت سرود وصل می خوانند
چلچله ها، چکاوک ها، گنجشکان، همه و همه تو را می سرایند

نمی دانم کجایی از این رو فریاد می زنم و از اعماق وجود خاکیم تو را می خوانم، تو را که نجواهای شبانه ات دردهای بی درمان قلبم را درمان می کند تو را می خوانم که اشکهای غلتان روی گونه هایت غبار ضلالت و گمراهی را می زُداید.
شاید تو در همسایگی ما باشی و کوچه پس کوچه های غبار گرفته ی دلم شاید محل عبور تو باشد

می دانی!؟ خشت های خانه ی دلم همه بوی انتظار می دهن.
از ناودان های بام احساس قطرات حسرت جاریست
پنجره های شهر عشق در انتظار لحظه ای هستند که رو به نگاه تو وا شوند
آب یخ زده ی حوض نگاهم منتظر است که از نگاه تو ذوب شود
کویر خسته ی سینه ام به امید باران اشک توست تا لباس سبزه بپوشد
پیچک های نگاهم را هر روز به امیدِ وصلِ تو بر حصارِ مرتفعِ انتظار می پیچانم
گوش دل را به زمین می سپارم تا شاید صدای آهسته ی گام هایت را بشنوم، همراه قمریانِ خانه ی دل چشم به راه پر پیچ و خمی می سپارم که انتهایش به نگاه تو می رسد

اینبار با پای دل به “طورِ سینا” ی انتظار تو آمده ام و با زبان الکن خویش برای تو سرودِ فرج می خوانم
دست های گدایی دلم را ببین که به التماس لحظه ای نگاهت به آسمان بلند است و اشک های سرازیر برگونه های احساسم، نهالِ امیدِ دیدارِ تو را آبیاری می کند

بیا و ببین که همچو خلیل در آتشِ طعنه های بی خبران از عشق تو افتاده ام
اما… گرمای شعله های آتش آنان در برابر شعله های آتشِ عشقِ تو را شراره ای بیش نیستند

بیا و ببین که ابراهیم گونه اسماعیلِ دل را به قربانگاهِ عشق تو آورده ام
بیا و ببین که یعقوب کنعانم در فراقِ یوسفِ دل
بیا وببین کشکول نیاز بر دوش، در شبِ تاریک و ظلمانیِ انتظار، پی خانقاه عشقِ تو می گردم

بیا که سجاده ام تشنه ی لطف و عنایت نگاهِ توست
بیا که حمد هایم دیگر قدرت اعجاز ندارند
بیا و حصارِ ترسی را که در دلم بنا شده بشکن

همه ی ترسم از روزی ست که آنقدر غرقِ گناه شوم  که اگر لحظه ای تو را ببینم پرده ی گناهانی که بر چشمم آویخته شده، باعث شَوَد تو را نشناسم

ای صحرا نشین فاطمه
آن روز را نُشانم مده که تو را ببینم و نَشناسَمَت

بیا
بیا و جمالت را نشانم بده
بیا که جهان تشنه ی عدل و داد توست
بیا و با برق شمشیرت ، سینه ی ظلمانیِ ما را بشکاف
بیا و انتقام یاس پرپر شده ی گلزار محمد( صل الله علیه و آله) را بگیر
بیا و قبر گمنامِ نیلوفرِ باغ عشق را نشانم بده
بیا که دیگر جامِ صبرِ ایوبی ام لبریز شده 
بیا ای یوسفِ زیبای فاطمه (علیها السلام)

بیا که دستانِ مشکل گشای تو را می خواهم تا گره های کورِ زندگیم را بگشاید

بیا ای گل نرجس ……………  ای حجة بن الحسن العسکری

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 6 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

موضوعات: بدون موضوع, حرف هایی از جنس دلم لینک ثابت

نظر از: موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) [عضو] 
  • معصومیه خواهران قم
5 stars

عزیز بی قرینه کی می آیی !!!

1391/04/18 @ 11:43
نظر از: موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) [عضو] 
  • معصومیه خواهران قم
5 stars

حضرت آیت الله بهجت:

روایت دارد که در آخر الزمان همه هلاک می شوند به جز کسی که برای فرج دعا می کند . گویا همین دعا برای فرج یک امیدواری است و یک ارتباط روحی با صاحب دعاست . همین مرتبه ای از فرج است.

1391/04/17 @ 13:56
نظر از: جان نثاری [عضو] 
  • مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی حضرت فاطمه(س) تهران
جان نثاری

ای یوسف زهرا کی می‌آیی تا این تقویم مانده بر دیوار انتظار را،

ورق زنی و مرهم نگاه مهربانت را بر زخم دل نشانی.

1391/04/17 @ 09:33
نظر از: مدرسه الزهراء«عليهاالسلام» هندیجان [عضو] 
  • الزهراء هنديجان

وصل تو آرزوی ما، لعل لبت یبوی ما
ناله وگفت وگوی ما «ای گل نرگس الامان»
ممنون از مطلب زیباتون

1391/04/17 @ 09:29
نظر از: مدرسه الزهراء«عليهاالسلام» هندیجان [عضو] 
  • الزهراء هنديجان

وصل تو آرزوی ما ،لعل لبت سبوی ما
ناله وگفت گوی ما «ای گل نرگس الامان»
ممنون از مطلب زیباتون

1391/04/17 @ 09:25
نظر از: الزهرا (س) نصر [عضو] 
  • الزهرا(س) نصر

شعرها فنی ترند
اما همین که شما دست به کامپیوتر بردید و نوشتند آخر خوشحالی را به ارمغان دارد برای ما :دی

1391/04/17 @ 08:33


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

سرو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حرف هایی از جنس دلم
  • کلام بزرگان
  • چه خبر؟
  • مباحث فاطمه شناسی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس